صحنه سیاسی ایران ظاهرا مشتاق پیشروی در جهت رشد و تکوین نوعی نظام چند حزبی البته با معضل رشد فوری فوتی احزاب قارچی انتخاباتی است فارغ از اینکه دو حزب اصلی دست بالا را دارند.

به گزارش پایگاه خبری گلستان جوان، انواع حزب های خلق الساعه که هر ازچند گاه یک بار در صحنه سیاسی سر بر می آورند و پس از مدت کوتاهی ناپدید می شوند، در بسیاری از اهداف مشترک هستند؛ اینکه بهترین زمان خودنمایی و عرض اندام برای دستیابی به هدف، ماههای نزدیک انتخابات است که همچنان خود را به صورت احساس عمیق تعلق داشتن به یک خانواده واحد نشان دهند، البته این ادعا پس از ماموریت تعیین شده ثابت می شود درست یا غلط است.

 

شورای وحدت اصولگرایان حزبی که در بطن تاریخ انقلاب ریشه‌ای عمیق نداشته و در ماجرای انتخابات ریاست جمهوری  ۱۴۰۰ رخ نمود و وظیفه خود را تکوین مراحله‌ای معین سازی کرد. مرحله نخست به انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ اختصاص داشت که به گفته تصمیم سازان امر توانست انسجامی در تهران و استان‌ها به وجود بیاورد. مراحل بعدی شناسایی کاندیدا‌های انتخابات مجلس آتی که قرار بود اسامی پذیرفته‌ها از زبان سخنگوی این حزب اواخر ۱۴۰۱ اعلام شوند که نشد و پس از آن ارزیابی برگزیدگان و در نهایت افراد مورد نظر برای انتخابات اسفند ۱۴۰۲ معرفی شوند.

 

فعالیت آشکار جمعی که نمی دانیم آنرا حزب بنامیم یا گروه و یا شورا ، به طور معمول در قالب بعضی اصناف کم و بیش متشکل، با حضور لابی هایی قدرتمند و متمکن در وزارت امور خارجه ، مجلس شورای اسلامی، ارگانها و نهادهای مختلف از شخصیت های برجسته و پرنفوذ و در نهایت حزب موئلفه اسلامی قوام یافت و به عمل آمد.

 

زمینه ظهور این گرایش در حقیقت از تجدید حیات طرز تفکری زبده پسند اما از لحاظ زمانی بسیار طولانی و دیر سرچشمه می گرفت که بصورت جرقه آتش بر انبار کاه درآمد و پذیرش آن شائبه هایی در ذهن ها متبادر ساخت. این حزب در عین حال که از پشتیبانی ضمنی بسیاری از سرشناسان کشوری و محلی و عناصر جناح راست و رسانه های جمعی طرف  مورد پذیرش حاکمیت برخوردار بود، در صحنه سیاسی بی طرفان و مستقلین ایران همواره حزبی خارج از روال سیاسی معمول به حساب می آمد.

 

به حساب نیامدن در تقسیم غنایم انتخاباتی

عدم توجه به ستادها و نیروهای مخلص و خودجوش شورای وحدت اصولگرایان پس از پیروزی بی برو برگشت و قابل پیش بینی رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری و خودداری سرمستان چیره بر اصلاح طلبان از اعتنا به شورا ، نشان داد که حزب اصلی اصولگرایان از هرگونه ائتلاف یا اتحاد با شورای وحدت دوری جست.

 

این امر موجب شد که شورای وحدت نتواند قدرت پیش از انتخابات خود را به قدرت سیاسی واقعی و پسا انتخاباتی (با نگاهی به پست های وزارتی و معاونت، …) مبدل سازد. اگرچه احتمالا در شورای وحدت پیش گویی متصورانه می شد که با انتخاب رئیسی خواهد توانست در کسب برخی جایگاههای دلخواه یا تحمیلی موفقیت های بزرگی بدست آورد و حداقل بعنوان وزنه تعادل نقش مهمی در عرصه ملی به خود اختصاص دهد.

 

شورای وحدت در شرایط نامساعدی به انتخابات سرونوشت ساز گام نهاد زمانی که سرنوشت احزاب همسو تعیین و تکلیف شده بود و پایگاههای حزب میان خودی های نزدیکتر و همچنین طبقات مختلف به سبب سیل روی آوری موقعیت طلبان حرفه ای، مشخص شده بود.

 

جلوه شخصیتی دیپلمات از خطه گلستان چون دکتر منوچهر متکی به عنوان سخنگوی شورای وحدت و اگرچه وی بصورت یک نیروی سیاسی پرتوان در صحنه حضور داشت به این دلیل بود که دست اندرکاران تا بدین طریق سند لیاقت و قابلیت سیاسی خود را بوجود او مستند سازند.

 

اما شورای وحدت بسیاری از هواداران اولیه خود را که به آن جذب شده بودند بعدها و در ادامه پس از سرخوردگی و ناکامی در کسب سهم انتخاباتی، از دست داد و مراحل انحطاط را پیمود به گونه ای که پس از گذشت ماهها و سال از این شورا و سرنوشت شرکت کنندگان در اجتماعات انتخاباتی اخباری نیست.

 

ناگفته نماند به دلیل سالخورده بودن اعضای مرکزی، از همان ابتدا که شورای وحدت، خلق الساعه پا به عرصه گذاشت چشم انداز آینده آن چندان روشن و یقین بخش نبود، اگرچه ضرورت داشت به درخواست های زیادی توجه شود که برای ایجاد اصلاح داخلی و تعویض سالخوردگان با چهره های وحدت بخش مطرح می شد.

 

صحنه سیاسی ایران ظاهرا مشتاق پیشروی در جهت رشد و تکوین نوعی نظام چند حزبی البته با معضل رشد فوری فوتی احزاب قارچی انتخاباتی است فارغ از اینکه دو حزب اصلی دست بالا را دارند.