اگر خرابکاری رژیمصهیونیستی در تاسیسات هستهای نطنز بدون چراغ سبز امریکاست این اقدام نباید تاثیری در نشستهای کمیسیون برجام داشته باشد. پس از خرابکاری رژیم صهیونیستی در تاسیسات هستهای نطنز این ارزیابی در رسانههای بیگانه فارسیزبان مانند بیبیسی و ایران اینترنشنال و همچنین غیرفارسی مانند سی ان ان مطرح شد که این اتفاق در کاهش […]
اگر خرابکاری رژیمصهیونیستی در تاسیسات هستهای نطنز بدون چراغ سبز امریکاست این اقدام نباید تاثیری در نشستهای کمیسیون برجام داشته باشد.
پس از خرابکاری رژیم صهیونیستی در تاسیسات هستهای نطنز این ارزیابی در رسانههای بیگانه فارسیزبان مانند بیبیسی و ایران اینترنشنال و همچنین غیرفارسی مانند سی ان ان مطرح شد که این اتفاق در کاهش قدرت چانهزنی ایران تاثیر خواهد گذاشت.
این ادعا در حالی است که ایران هیچ مذاکرهای با امریکا چه مستقیم و چه غیر مستقیم ندارد و تنها با دیگر طرفهای برجام درباره شروط خود برای بازگشت این کشور به برجام گفتگو میکند.
شروط ایران هم به روشنی مطرح شده نخست لغو همه تحریمها و دوم راستی آزمایی آن که میتواند مدت زمانی برای آن در نظر گرفت این راستیآزمایی شامل آزاد شدن فروش نفت و سایر اقلام بازرگانی و تسهیل پرداخت پول آن از طریق تبادل بانکی و همچنین آزاد شدن همه داراییهای بلوکه شده ایران در بانکهای خارجی است.
دولت بایدن که مدعی دیپلماسی است در صورتی میتواند حسن نیت خود را اثبات کند که ابتدا بدون توجه به اقدام تروریستی در نطنز به شروط ایران احترام بگذارد و آنگاه تهران نیز تعهدات برجامی خود را اجرا نماید.
در غیر این صورت اگر اتفاق نطنز بر اساس ارزیابیهای رسانههای بیگانه بخواهد در جریان بازگشت امریکا به برجام تأثیر بگذارد و به معنای کاهش اهرم فشار تهران در نظر گرفته شود باید گفت که این اقدام تروریستی نمیتوانسته بدون چراغ سبز کاخ سفید صورت گرفته باشد.
همواره این ارزیابی از سوی رسانهها و برخی کارشناسان مطرح میشود که رژیم صهیونیستی مخالف بازگشت امریکا به برجام است و با چنین اقداماتی سعی میکند با آسیب پذیر نشان دادن این برنامه به غرب این پیام را بدهد که دلیلی ندارد به ایران امتیاز بدهند.
در کنار این ارزیابی مطرح میشود که در تصمیم گیریهای دولت امریکا در خصوص برجام رژیم صهیونیستی و سعودیها تاثیر بسزایی دارند و همواره به دولت امریکا تاکید میکنند که باید در هر توافقی با ایران ملاحظات آنها در نظر گرفته شود.
اما برخلاف این ارزیابی به نظر میرسد میتوان به روابط امریکا با متحدانی، چون رژیم صهیونیستی و حکام عربستان نوع دیگری نگاه کرد.
رژیم صهیونیستی و حکام عربستان از برخی زوایا دارای اشتراک هستند که مهمترین آنها بحران مشروعیت است و برای بقای خود همواره سعی میکنند در چتر امنیتی امریکا قرار بگیرند.
از سوی امریکا نیز برای حفظ هژمونی خود در منطقه به چنین گماردههایی نیاز داشته است تا حضورش در غرب آسیا را تسهیل نماید.
اما اتفاقی که در چهار دهه گذشته رخ داد این است که پس از انقلاب اسلامی و تأسیس جمهوری اسلامی، ایران با اتخاذ رویکرد مستقل و گفتمان تمدن اسلامی هژمونی امریکا را به چالش کشیده است و این کشور در طول این مدت با تهدید نظامی، تحریم اقتصادی، پروژه نفوذ و در آخر پروژه بی ثبات سازی منطقه از طریق گروههای تکفیری و تروریستی نتوانسته تهران را تسلیم کند.
فشارها بر برنامه هستهای ایران نیز یکی دیگر از راهبردهای امریکا برای مقابله با ایران بوده است آن هم در حالی که این برنامه بر اساس گزارشهای مکرر آژانس بین المللی انرژی اتمی صلح آمیز بوده و در صورت اجرای برجام از سوی امریکا و با قانونی شدن پروتکل الحاقی در ایران این برنامه همواره تحت کنترل میشد.
با این وصف دولت جدید امریکا نیز همچون ترامپ به جای بازگشت به توافق هستهای خواستار تغییراتی در برجام به ویژه در بند غروب هستهای شد ضمن اینکه گسترده کردن این توافق به نقش منطقهای و برنامه موشکی ایران را نیز در دستور کار قرار داد.
این رویکرد دولت امریکا برای تحمیل برجامهای پیاپی روشن میکند که امریکاییها با برنامه هستهای ایران مشکلی ندارند بلکه آنها در پی جلوگیری از افزایش قدرتهمه جانبه ایران و جلوگیری از کمرنگ شدن حضور خودشان در منطقه است.
از سویی با توجه به اینکه ایران حاضر نشده با امریکا مذاکره کند طبیعی است که این ارزیابی مطرح شود که رژیم صهیونیستی با چراغ سبز کاخ سفید در ماجرای نطنز دست داشته است تابه زعم خود ایران اهرمهای فشار خود را از دست دهد و مذاکره با امریکا را با حداقل امتیاز بپذیرد.
برای تقویت این گمانه به دو رویداد تاریخی اشاره میشود نخست جنگ ۳۳ روزه رژیم صهیونیستی با لبنان در سال ۲۰۰۶ که با طولانی شدن جنگ تلآویو سعی داشت هر چه زودتر آتش بس برقرار شود، اما کاندولیزا رایس وزیر خارجه وقت امریکا که وقایع آن روزها را درد زایمان خاورمیانه بزرگ توصیف کرده بود میگفت برای آتشبس هنوز زود است.
رویداد دوم را میتوان در انداختن پوست خربزه زیر پای محمد بن سلمان ولیعهد عربستان و فرو بردن این کشور در جنگ یمن عنوان کرد؛ جنگی که با کمک اطلاعاتی و تسلیحاتی دولت امریکا آغاز شد و هنوز هم پس از ۶ سال بدون هیچ دستاوردی ادامه دارد.
Sunday, 8 December , 2024