جنایت در آسمان؛ ۳۳ سال پیش در ۱۲ تیر ۱۳۶۷ پرواز مسافربری شماره ۶۵۵ شرکت هواپیمایی ایران ایر با ۲۹۰ مسافر بر فراز خلیج فارس هدف ناو آمریکایی وینسنس قرار گرفت.

به گزارش پايگاه خبري گلستان جوان ، ۳۳ سال پیش در ۱۲ تیر ۱۳۶۷ پرواز مسافربری شماره ۶۵۵ شرکت هواپیمایی ایران ایر با ۲۹۰ مسافر بر فراز خلیج فارس هدف ناو آمریکایی وینسنس قرار گرفت.

هفته دوم تیر سال‌های دهه شصت یادآور روز‌هایی پر حادثه در تاریخ جمهوری اسلامی ایران است.

۶ تا ۱۲ تیر سال‌های ۶۰ تا ۶۷، روز‌هایی آمیخته با خون و انفجار از خیابان‌های تهران تا جبهه‌های جنگ است؛ حوادثی، چون ترور حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در مسجد ابوذر تهران توسط عوامل منافقین در ششم تیر سال ۱۳۶۰، انفجار تروریستی ۷ تیرماه ۱۳۶۰ و شهادت آیت الله بهشتی و ۷۲ نفر از مسوولان نظام، بمباران شیمیایی سردشت در سال ۶۶ و حمله ناو جنگی آمریکا به هواپیمای مسافری ایرباس ۱۲ تیرماه سال ۶۷ و شهادت ۲۹۰ مسافر آن در آب‌های خلیج فارس بخشی از جنایت دولت آمریکا و عوامل داخلی اش علیه ملت ایران بود.

۱۲ تیر مصادف با همان روزی است که ولیام راجرز، ناخدای ناو وینسنس آمریکا با شلیک دو موشک، هواپیمای مسافربری ایران را در آب‌های خلیج‌فارس سرنگون کرد و ۲۹۸ مسافر و خدمه آن به شهادت رسیدند که در میان سرنشینان، ۶۶ کودک زیر ۱۳ سال، ۵۳ زن و ۴۶ تن تبعه کشور‌های خارجی نیز بودند.

پرواز مسافربری شماره ۶۵۵ شرکت هواپیمایی ایران ایر با شناسه «IR ۶۵۵» از تهران به مقصد دوبی پس از توقف بین راهی در بندرعباس به سمت دوبی در حرکت بود.

در ساعت ۱۰:۲۲ ناو جنگی وینسنس آمریکا که از یک مأموریت اسکورت برمی‌گشت و به حریم آب‌ّهای ایران وارد شده بود، به دستور ناخدا ویلیام راجرز، فرمانده ناو وینسنس، با ادعای واهی عدم شناسایی هواپیمای مسافربری از جنگنده موشک استاندارد ۲ را به سوی پرواز ۶۵۵ شلیک کرد. هواپیما از صفحه رادار‌های زمینی محو شده و در آب‌های خلیج فارس سقوط کرد. با عدم اطلاع از سرنوشت هواپیما، برج مراقبت فرودگاه بندرعباس، در تماس با دبی، پیگیر سرنوشت پرواز ۶۵۵ شده، ولی آن‌ها نیز اظهار بی‌اطلاعی کردند. بلافاصله پس از این واقعه، مقامات آمریکایی اعلام کردند که یک فروند هواپیمای اف -۱۴ جمهوری اسلامی ایران را مورد هدف قرار داده‌اند.

عملیات جمع‌آوری اجساد قربانیان با اعزام ۸۰ غواص، دو فروند ناو، دو فروند هواناو و چهار فروند بالگرد، پس از واقعه آغاز شد، دمای هوا در طول روز، به بیش از ۵۰ درجهٔ سلسیوس می‌رسید و قطعات اجساد به‌دلیل باقی ماندن در آب ورم کرده و حتی در تابوت جا نمی‌شدند و مسئولین ناچار شدند تا برای انتقال آن‌ها، از برانکارد‌های توری استفاده کنند.

حاضرین در عملیات هم، با صحنه‌های بسیار دل‌خراش و تکان دهنده‌ای روبرو می‌شدند، شدت دل‌خراش بودن این صحنه‌ها در حدی بود که بعضاً خبرنگارانی که تحمل مشاهدهٔ چنین صحنه‌هایی را نداشتند، دوربینشان را رها کرده و صحنه را ترک می‌کردند.

در نهایت تنها پیکر و قطعات بدن ۱۷۸ نفر از ۲۹۰ مسافر هواپیما پیدا شد.

نیروی دریایی آمریکا بعد‌ها در تحقیقات خود اذعان کرد که هواپیمای ایرانی در همان راه هوایی تجاری تأیید شده در حال پرواز بوده و خود را نیز در فرکانس‌های کنترل ترافیک هوایی به عنوان یک هواپیمای غیرنظامی معرفی کرده است؛ اما دولت آمریکا نه تنها مسؤولیت حمله به هواپیمای مسافربری را نپذیرفت، بلکه به «ویلیام راجرز» فرمانده ناو وینسنس که باید بعنوان جنایتکار جنگی محاکمه می‌شد، مدال شجاعت داد.

نکته جالب توجه در این حادثه سیاست‌های دوگانه شورای امنیت سازمان ملل و رسانه‌های غربی است، زیرا پنج ماه بعد از حمله به ایرباس ایرانی هواپیمای پان آمریکن بر فراز شهر لاکربی اسکاتلند منفجر شد و گر چه ابعاد مختلف این دو حادثه متفاوتند، اما شورای امنیت در موضعی دوگانه از دولت لیبی خواست تا متهمان این حمله تروریستی را به آمریکا و انگلیس تحویل دهد و غرامت این حادثه را هم بپردازد، اما درمورد حمله ناو جنگی آمریکایی به هواپیمای مسافربری ایرانی، این شورا تنها به ابراز تأسف بسنده کرد.

ناخدا دوم کارلسون، فرمانده سابق ناو سایدز در این مورد معتقد است که ایرباس ایرانی علاوه بر علائمی که مبنی بر غیرنظامی بودن خود می‌فرستاده با سرعتی کم در حال اوج گرفتن بود و حتی اگر در چنین شرایطی نیز آن را به عنوان یک جت اف ۱۴ شناسایی می‌کردند باز من تردید دارم که یک هواپیمای اف ۱۴ می‌توانست تهدید سطحی را متوجه ناو وینسنس یا سایدز یا هر شناور دیگری کند، زیرا هواپیما‌های اف ۱۴ ایران مجهز به سلاح‌های هوا به زمین نبودند و اف ۵های موجود در پایگاه‌های ششم و نهم شکاری بوشهر و بندرعباس، فقط برای دفاع از نفتکش‌های ایرانی و مقابله با حملات هوایی علیه آن نفتکش‌ها به پرواز درآورده می‌شدند و پشتیبانی هوایی از نیروی دریایی بعهده گردان‌های فانتوم اف-۴ بود.

به گفته این ناخدای امریکایی اپراتور‌های رادار ناو هواپیمابر فورستال نیز هواپیمای مزبور را به عنوان یک هواپیمای بازرگانی شناسایی کردند علاوه بر آنکه جت‌های جنگنده اف ۱۴ مستقر بر روی ناو فورستال می‌توانستند در صورتی که کاپیتان راجرز درخواست می‌کرد، با شناسایی چشمی هواپیمای ایرانی از فاصله نزدیک از غیرنظامی بودن آن اطمینان حاصل کنند، ولی بنا به دلایلی از این کار امتناع کرد!

همچنین امیر دریادار دوم ناصر سرنوشت فرمانده عملیات جمع‌آوری اجساد قربانیان حادثه، معتقد است تشخیص یک هواپیمای مسافربری از هواپیمای نظامی برای یک ناو پیش‌رفتهٔ آمریکایی کار ساده‌ای بود چراکه رادار ناوشکن‌های موشک انداز، به سامانهٔ شناسایی دوست یا دشمن که توانایی تشخیص نوع هواپیمای در حال پرواز، اعم از خودی یا غیرخودی و جنگی یا غیر جنگی را دارد؛ مجهزند و این‌که هواپیما‌های جنگی، حین پرواز از رادار استفاده می‌کنند و از نوع رادار کنترل آتش هواپیما، می‌توان جنگی یا غیرجنگی بودن هواپیما را تشخیص داد.

به گفته دریادار سرنوشت، پیام هشداری از سوی ناو آمریکایی اصلاً وجود نداشته و در صورت وجود، برج‌های مراقبت اطراف نیز آن را دریافت می‌کردند.

آنچه امریکا از آن به عنوان «حقوق بشر» نام می‌برد بسیار متفاوت با عملکرد کاخ سفید و متحدانش در سطح جهان است؛ حقوق انسان‌ها برای واشنگتن ابزاری برای فشار علیه کشور‌های مستقل در جهت تامین منافع آمریکا است، رفتاری که رهبر معظم انقلاب از آن به عنوان «حقوق بشر امریکایی» نام می‌برند و در دیدار خانواده شهدای هفتم تیر می‌فرمایند: «خوب است هفتم تا دوازدهم تیر را هفته‌ی «حقوق بشر آمریکایی» اعلام بکنیم، واقعاً حقوق بشر آمریکایی در این چندروز در کشور ما یک چیز واضح و بارزی است.»

در تاریخ ۴۲ ساله پیروزی انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک کشور قدرتمند و مستقل همواره آماج حملات ضدبشری آمریکا قرار گرفته است و اکنون نیز دولت آمریکا با همدستی متحدانش با تروریسم اقتصادی و بستن مسیر‌های ورود دارو و غذا به کشورمان در کوران همه گیری جهانی کرونا همچنان این جنایت را ادامه می‌دهد.