به گزارش پایگاه خبری گلستان جوان، ۲۹ فروردین ماه هر سال به عنوان روز ارتش نامگذاری شده است و اگرچه این روز در سراسر ایران اسلامی گرامی داشته می شود اما برای گرگانی ها این نام با وجود قرارگاه عملیاتی لشکر ۳۰ گرگان با خاطراتی فراموش ناشدنی و به یاد ماندنی همراه شده است.
خاطره ای نقل شده از زبان شاهدان در دوران پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال پنجاه و هفت که در این قرارگاه در آن شلوغی و ولوله ای که در شهر جریان داشت و گفته شده مقابل درب اصلی لشگر ۳۰ گرگان با پادرمیانی یک طلبه جوان از غائله ای خیابانی و مخاطره آمیز جلوگیری شد.
ضمن اینکه در ۲۱ بهمن و درست چند ساعت مانده به پیروزی انقلاب اسلامی جنایت افراطی ماموران شهربانی در گرگان و همچنین گنبد، انقلابیون این شهر را به خاک و خون کشید، اقدامی که شیرینی رقم خوردن اتفاقی بزرگ در تاریخ ایران را به تلخی تبدیل کرد.
اما در روز ۲۲ بهمن ۵۷ همزمان با روزهای پیروزی انقلاب و حضور پرجنب و جوش مردم در خیابان ها، تجمعی عظیم منتهی به قرارگاه ارتش گرگان به راه افتاد. در یک طرف، مردم و تظاهرکنندگان انقلابی در صف های طولانی و مشت هایی گره کرده و با سردادن شعارهای ضد رژیم پهلوی مقابل درب اصلی لشگر ۳۰ گرگان خواستار تسلیم آن دسته از سربازان و سران درجه دار ارتشی و نظامیانی شدند که مردم گرگان را در حوادث مختلف سرکوب می کردند. طرف دیگر نظامیان تا بن دندان مسلح مقابل مردم آماده شلیک بودند و به حالت آماده باش و گوش به فرمان شلیک و مترصد شنیدن کلمه آتش از حلقوم سرجوخه ها و گروهبانها بودند که جوی خون راه بیندازند.
اگرچه در این فقره، نیروهای ارتشی بودند که دلشان با مردم بود و به اجبار و به دستور نظامیان درجه دار بالاتر از خود سلاح به روی مردم گرفته و ممکن بود در این درگیری های احتمالی آسیب ببینند. از همه مهمتر ممکن بود با اقدام نسنجیده یک سرباز یا شلیکی با چکاندن ماشه تفنگ توسط هر یک از مقام مسئول ارتشی که در صحنه حضور داشت بار دیگر مردم منطقه گرگان و دشت را به گلوله بسته و تجربه کشتاری گسترده راه بیفتد.
در این تجمع شهید محمدعلی روحانی فرد هم حضور داشت. وی در آن دوران جوانی بسیار بانشاط و پرشور بود که در اکثر تظاهرات های ضد رژیم در گرگان و حتی شهرهای دیگر هم حضوری فعال داشت. لازم به ذکر است که این گفته ها براساس اسناد ساواک و تصاویر موجود ایشان بیان می شود. اگرچه تاریخ پژوهان و نویسندگان به اصطلاح امروزی در گرگان و منطقه نامی از این شهید مبارز در وقایع مختلفی که ضد رژیم در گرگان و منطقه انجام می شد، نمی برند یا نمی خواهند از وی یاد کنند که بحث آن در این وجیزه نمی گنجد.
اتفاقی نادر و کم سابقه در مورد شهید روحانی فرد در معرکه آن روز مورد نظر بین ارتش و مردم نقل شده است. و آن اینکه شهید روحانی فرد در آن شلوغی با اقدام شجاعانه پادرمیانی خود و پریدن وسط رزمگاه و میدان زدوخورد خواست خودی نشان دهد و همین کار را هم کرد. مانند جداکننده و مانع میان دو طرف بصورت حائل وسط محوطه خالی کارزا ایستاد و با صدای بلند گفت: دست نگهدارید.. دست نگهدارید… تجمع کنندگان به شهید روحانی فرد هشدار دادند که اگر به همین رویه ادامه دهی سربازارن گارد تو را هدف قرار خواهند داد، این چه کاری است که انجام می دهی؟ شهید روحانی فرد از تجمع کنندگان خواست صبر کنند و مردم هم همینکار را کردند. به ناگاه همه دیدند که یک روحانی جوان روبروی سربازان شاه ایستاد و با آنها صحبتی انجام داد و اجازه خواست با بالاترین نظامی حاضر در معرکه سخن بگوید و وارد جمعیت نظامیان شد و دیگر در آن دقایق مردم این طلبه جوان را ندیدند. وی با مشایعت یک سرباز از بین نظامیان ارتش از در اصلی وارد لشگر ۳۰ شد. همه تجمع کنندگان ناامید بودند و با خود می گفتند که دیگر کار این جوان تمام است و او را خواهند کشت. اما در اقدامی غیرمنتظره و پس از چندین دقیقه صحبت با درجه داران ارتش آنان را مجاب کرد که با مردم همراه شوند و آنان هم قبول کردند.
پس از موافقت ارتشیان ، شهید روحانی فرد در بین مردم حاضر شد و گفت ارتشی ها قصد درگیری ندارند بلکه دوستدار مردم هستند و قصد دارند در صفوفی مشترک به راهپیمایی در خیابان های اصلی شهر گرگان با مردم همراه شوند و همین هم شد و پیوند ارتش و مردم در شهر گرگان رقم خورد.
تصاویری از شهید روحانی فرد موجود است و ثبت شده که روی دوش سربازان ارتشی شاه قرار گرفته و با مسرت فراوان پیروزی انقلاب اسلامی را به همه نوید می دهد.
روحش شاد…یادش جاودانه…راهش پر رهرو…
Sunday, 8 December , 2024